نقد فیلم کره ای انگل بهترین فیلم اسکار 2020؛ داستان عجیب یک خانواده عجیب تر
به گزارش فروشگاه اینترنتی هرپو، فیلم کره ای انگل یا Parasite (پارازیت) جایزه اسکار بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه اورجینال و بهترین کارگردانی اسکار 2020 و البته جایزه خارجی زبان را هم را از آن خود کرد. به این ترتیب انگل نخستین فیلم غیر انگلیسی زبان است که در طول برگزاری 92 سال مراسم اسکار جایزه بهترین فیلم این مراسم را از آن خود نموده است. شاهکاری بی نظیر از کارگردان کره ای، بونگ جون هو، که پیش از این جایزه نخل طلای کن 2019 را هم به خاطر بهترین فیلم و جایزه بهترین فیلم خارجی زبان گلدن گلوب 2020 را هم گرفته بود و اسمش از همان روزها بر سر زبان ها افتاد. چند روایت از نقد و تحلیل فیلم سینمایی کره ای انگل و داستان عجیب و غریب آن در مجله خبرنگاران بخوانید.
از وبسایت دولت جمهوری اسلامی ایران دیدن نمایید.
انگل؛ هر چه پیش آید خوش آید
داستان فیلم کره ای انگل داستانی عجیب و غریب است. فیلمی که مایه های کمدی دارد اما در ژانر کمدی قرار نمی گیرد و ملغمه ای از چند ژانر گوناگون است و همین مسئله آن را تبدیل به یک فیلم سرگرم نماینده و دیدنی نموده است. داستان فیلم حول و حوش یک خانواده عجیب می گذرد. افراد خانواده چهار نفره، پدر، مادر، پسر و دختر، شغلشان درست کردن جعبه پیتزا است. تمام امورات خانواده از این طریق و چند کار پیش پا افتاده دیگر می گذرد و طبعا وسع اقتصادی چندانی ندارند. داستان از روزی شروع می گردد که دوستِ پسر خانواده که معلم زبان انگلیسی است قصد مهاجرت دارد و به او پیشنهادمی نماید که به جای او به دختر یک خانواده ثروتمند زبان انگلیسی درس بدهد. انگار بالاخره قرار است داستان زندگی این خانواده چهار نفره که تا حالا در یک زیرزمین نمور زندگی می کردند و حتی از اینترنت همسایه دزدکی استفاده می کردند از این رو به آن رو گردد. مادر خانواده زنی ترش رو است، پدر شلخته و بی قید که علیرغم این خصوصیت یک پدر مهربان است با تمام حسرت های یک پدر فقیر، شکیبا و تحقیر شده، دختر خانواده باهوش است و پسر هم رویای آینده ای بهتر را در سر دارد. اما با کدام مدرک؟ بله طبیعی است که با یک مدرک جعلی دانشگاهی. با همین مدرک جعلی خودش را به عنوان معلم خصوصی زبان به همان خانواده ثروتمند قالب می نماید. از اینجا به بعد همه چی از این رو به آن رو می گردد. کیم وو (پسر جوان) معلم خصوصی دا های (دختر خانواده ثروتمند) می گردد که پدرش (آقای پارک) و مادرش خانم (یئون کیو) است، زنی که به همه اعتماد می نماید و یه همه چیز خوش بین است.
در این گیرو دار کیم وو دست خواهرش (کی جونگ) را هم به عنوان معلم سر خانه پسر این خانواده ثروتمند بند می نماید و خلاصه پای همه اعضای خانواده به این خانه باز می گردد. در واقع کیم و خواهرش تمام کوشش شان را می نمایند که راننده و خدمتکار خانه اخراج شوند تا پدر و مادرشان هم در پایشان به آن خانه باز گردد و همینطور هم می گردد. از همین جا جدالی عجیب میان دو خانواده فقیر و ثروتمند از دو طبقه اجتماعی کاملا متفاوت شروع می گردد. خانواده ای فقیر که انگل وار به دنبال پول و ثروت هستند و در این راه از هیچ حقه و کلک و بازی هم ابایی ندارند.
به عقیده منتقدین سینما، برخی صحنه های فیلم برداشتی آزاد از کتاب مشهور کافکا یعنی مسخ است و در برخی جاها هم در فیلمنامه فیلم از کتاب یادداشت های زیرزمینی اثر داستایوفسکی استفاده شده است.
مانولا دارگیس، منتقد نیویورک تایمز در نقد فیلم کره ای انگل می نویسد: در اواسط فیلم عمیقا درخشان و ناخوشایند انگل صدای مرد فقیری را می شنویم که به خانواده اش می گوید: صاحبخونه مون پولداره اما خیلی زن خوبیه، واقعا خوش اخلاقه. همسرش که چندان روی خوش و اخلاق خوبی ندارد اما به این گفته او شک دارد: نه، خوش اخلاقه چون پولداره، منم اگر اینقدر پول داشتم خوش اخلاق می شدم. و به این ترتیب آن ها وارد زندگی آدم هایی می شوند که از نظر فرهنگی و اجتماعی هیچ سنخیتی با آن ها ندارند و بالطبع دل خوشی هم از آن ها ندارند. همه چیز خوب پیش می رود تا این که به یک باره یک نیروی نابودگر حرص و طمع همه چیز را از کمدی به تراژدی و دراماتیک تبدیل می نماید و خنده های از ته دل تبدیل به ادا و اصول و فیلم بازی کردن می شوند. چون که جهانی واقعی را نمی توان عوض کرد و هر چه چقدر هم که بزکش کنیم واقعیت تلخش را به رخ ما می کشد.
انگل حدیث نفس زندگی های بی در و پیکر جوامع شهری امروزی است. یک خانواده فقیر که به وسیله شبکه های اجتماعی بخشی از روزی زندگی شان را تامین می نمایند و در عین حال حتی پول اینترنت برای دسترسی به این شبکه های اجتماعی را ندارند و دزدکی از اینترنت همسایه ها استفاده می نمایند. انگل حدیث جنگ همیشگی میان طبقه ثروتمند با طبقه فرودست جامعه است. جنگی تمام عیار که حتی بارش باران را هم برای یک عده مایه شادی و امید به زندگی نموده و برای عده ای دیگر غم و غصه مصیبت بالا زدن فاضلاب خانه و آبگرفتگی طبقات زیر همکف که محل زندگی قشر فرودست جامعه است. و این همان چیزی است که کارگردان فیلم به شکلی هنرمندانه در موقعیت های مختلف تلخی آن را به تصویر می کشد و همچون چاقویی در قلب تماشاگر فرو می نماید. در یک صحنه از فیلم پدر خانواده به بچه هایش می گوید: می دونید چه نقشه ای شکست نمی خوره؟ نقشه ای که وجود نداشته باشه، چون برای زندگی نمیشه برنامه ریزی کرد.
انگل یکی از آن فیلم هایی است که که تماشاگر را درگیر می نماید. تماشاگر حین تماشای انگل استرس می گیرد، قضاوت می نماید، متنفر می گردد، همپای شخصیت های داستان خیالبافی می نماید، غمگین می گردد، شرمسار می گردد، غصه می خورد، هیجان زده می گردد و مشت روی میز می کوبد و در یک کلام با شخصیت های فیلم زندگی می نماید. برخی تماشاگران هم گفته اند که حتی چند بار در جریان فیلم استاپ نموده اند تا از شر این همه استرس و هیجان خلاص شوند و دوباره ادامه فیلم را ببینند. یکی از ویژگی های مثبت فیلم این است که شما در طول جریان فیلم به هیچ وجه نمی توانید خاتمه فیلم را حدس بزنید و مدام غافلگیر می شوید و همین هم سبب می گردد که ضربان قلب تان مدام کم و زیاد گردد.
انگل در مجموع می خواهد از اختلاف طبقاتی برایمان بگوید، از این که فقر چگونه می تواند انسانیت را نابود کند و البته ثروت زیادی هم می تواند خوی انسانی و دلسوزی برای همنوع را در ما کمرنگ کند. داستان آدم های فقیری که آنقدر فقیر شدند که مجبور بودند فقط خودشان را ببینند و دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند. انگل یک فیلم درخشان است و تا مدت ها می تواند ذهن تماشاگر را درگیر خودش نگه دارد. فیلمی که ساده و دم دستی نیست و یک کشف تازه در سینمای مدرن امروزی است. به قول آلخاندرو گونزالس ایناریتو، رییس جشنواره 2019 فیلم کن و کارگردان مشهور مکزیکی که در سایت مشهور سینمایی ورایتی در نقد فیلم کره ای انگل منتشر شده: انگل مثل یک رمان اجتماعی شروع می گردد. در ادامه به یک کمدی سیاه تبدیل می گردد، داستان ارواح را در آن می بینیم، تریلری روانشناختی خودش را به رخ ما می کشد و کم کم با یک فیلم ترسناک و یک تراژدی غیر قابل انتظار ما را غافلگیر می نماید. جنگی طبقاتی، فرسایشی، وحشی، تمام عیار و جدالی برای بقا و زنده ماندن. داستانی که متعلق به یک جامعه یا فرهنگ خاص نیست، یک داستان جهان شمول که حالا دیگر در گوشه گوشه جهان خطر وقوع آن احساس می گردد و به نظر می رسد که از آن گریزی نیست. انگل فارغ از سلیقه سینمایی شما بدون شک یکی از به یاد ماندنی ترین و بهترین فیلم هایی است که همیشه در حافظه تاریخ سینما باقی خواهد ماند.
منبع: افق کوروش